طلاق به خاطر درددل عروس با دیگران ! همین دوست صمیمیاش بدبختمان کرد
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۱۸۳۵۶
به گزارش همشهری آنلاین، چند روز قبل زوج جوانی برای جدایی به یکی از شعبههای دادگاه خانواده رفتند. قاضی با دیدن دختر جوان که تازه ۲۰ ساله شده بود گفت: دخترم فکر نمیکنی طلاق گرفتن بعد از ۹ ماه زندگی مشترک تصمیم درستی نباشد؟!
دختر که شیدا نام داشت گفت: آقای قاضی من راضی به جدایی نیستم همسرم میثم درخواست طلاق داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بار پسر جوان از جا برخاست و گفت: جناب قاضی من از کودکی شیدا را میشناختم مادرانمان با هم همکار و ما خودمان دوست و همبازی بودیم. هر چه بزرگتر شدیم بیشتر به هم علاقه پیدا کردیم و حتی در یک دانشگاه با هم قبول شده و درس میخواندیم. حدود یک سال قبل از مادرم خواستم که به خواستگاری شیدا برویم و ازدواج کنیم و چون شناخت زیادی از هم داشتیم خانوادهها نیز مخالفتی نکردند و ما ازدواج کردیم اما حالا پشیمانم چراکه بعد از ۹ ماه زندگی مشترک من مدام از اطرافیان حرفهایی میشنوم که مربوط به زندگی خصوصیام است.
زنم به خاطر یک راننده ترانزیت رهایم کرد | عاشقش بودم ؛ ماشین و خانه و کارگاه را به نامش زدم نوعروس بیوه دست به دامن قانون شد ؛ مرگ شوهر ۲ ماه بعد از ازدواج | آشنایی با جوان شیاد در سایت همسریابی ؛ کشف تصاویر زنان و دختران در موبایل همسروی افزود: اطرافیان مدام به خودشان اجازه میدهند در زندگی ما دخالت و اظهار نظر کنند. وقتی بیشتر دقت کردم متوجه شدم که شیدا درباره همه مسائل زندگی مشترکمان با فامیل و دوست و آشنا درددل میکند. من دیگر تحملش را ندارم آقای قاضی در این ۹ ماه زندگی این خانم همه چیز را به همه گفته است هرچه به او تذکر میدهم بیفایده است و میگوید من درددل کردم.
قاضی رو به شیدا کرد و گفت دخترم چرا مسائل زندگی مشترک را برای بقیه تعریف میکنی؟ شیدا گفت به کسی نگفتم فقط به مادرم و دوست صمیمیام گفتم.
میثم بلافاصله گفت: همین دوست صمیمیاش ما را بدبخت کرده، با راهنماییهای اشتباه و حتی حسادتهای آشکارش فقط زندگی ما را به هم زده است. چرا او باید بداند که من چه خصوصیات اخلاقیای دارم.
چرا مادر شیدا باید بداند من در خانه چکار میکنم و چه میپوشم و چه رفتاری دارم که به بهانه نصیحت یا راهنمایی جلوی دوست و آشنا مرا سکه یک پول کند؟
قاضی که مرد باتجربهای بود و به عمق مشکل زندگی مشترک این زوج جوان پی برده بود، گفت طلاق که قطعا راهحل مناسبی برای شما نیست. شما باید ابتدا به ۲ ماه کلاس مشاوره ارجاع شوید بعد از آن اگر مشکلتان حل نشد حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوقیدر این پرونده میبینیم که سن کم، نبود درک متقابل و شناخت از ماهیت زندگی مشترک، درددل کردن، دخالتهای اطرافیان، نبود مسئولیت پذیری و نداشتن مهارت گفتوگو باعث شده این زوج جوان به این مرحله از زندگی برسند که راه چاره را در طلاق و جدایی بدانند.
شیدا به خاطر سن کم درک زیادی از ماهیت اصلی زندگی مشترک ندارد و همین مسأله هم باعث شده تمام نقاط قوت و ضعف زندگی مشترک خودش را صادقانه برای دیگران تعریف کند و دیگران به خودشان این اجازه را بدهند و در زندگی شیدا و میثم دخالت کنند و بر همین اساس این دخالتها باعث ایجاد تشنج و مشکلات بین این زوج جوان شده که میخواهند طلاق بگیرند.
این زوج جوان باید بدانند که برای ایجاد یک زندگی مشترک موفق و خوب رازدار همدیگر باشند و تا جایی که میتوانند از درددل کردن برای دیگران خودداری کنند تا اجازه دخالت دیگران را در زندگی مشترک ندهند.
کد خبر 812877 منبع: ایران برچسبها خبر مهم ازدواج - طلاق خانواده حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم ازدواج طلاق خانواده حوادث ایران زوج جوان زندگی مشترک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۸۳۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
همشهری آنلاین _ فاطمه عسگرینیا: زندگی با سگها! سبک زندگی جدیدی که خیلیها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده و البته حسابی هم گرفتار شدهاند. از هزینههای مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبانبستهها که بگذریم گردش و تفریح این سگها هم امروز برای صاحبانشان حسابی درد سرساز شده است. بهطوریکه خیلی اوقات ترجیح میدهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینههای هنگفتی را پرداخت کنند.
دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانهروز نمیتواند آنطور که باید از سگش مراقبت کند: «صبحها ساعت ۶ از خانه بیرون میزنم و ساعت ۸ شب به خانه میرسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. بهخاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»
او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیونهای نگهداری از سگها زده، اما قیمتهای بالا پشیمانش کرده است: «پانسیونها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگها را انجام میدهند که قیمتهایشان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»
داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت میکند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برایشان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهمترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفتوگو با این افراد به یکی از بوستانهای تهران سر زدیم.
درآمد میلیونی از سگگردانیتیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را بهدست گرفته و پابهپای او در بوستانک محله میچرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچهها از چارلی میترسند، بهخاطر همین سعی میکند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت میکنم و مشخص میشود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجیها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانیها به او و همکارانش سگگردان میگویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار میکردم. حقوق پایهام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول میکشید و این رسما باعث میشد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی میکنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان بهخاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئلهای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت بهطوریکه بهگفته خودش دیگر بیخیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفهای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون میآورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکند؛ ماهی ۷ میلیونو ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعهها که تعطیل است. آنهم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»
دانشجو هستمبنی هم سگی از نژاد مالیتز است. تر و تمیز و آراسته با کفشها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول میدهد. اما کسی که قلاده او را بهدست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی میکند. اطلاعات زیادی درباره سگها ندارد میگوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که بهخاطر شرایط شغلی و ماموریتهای مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک میآورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانستهام آنطور که باید با سگها ارتباط برقرار کنم.»
انگلپراکنی در معابر و بوستانهای شهریهمینطور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک میچرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی میکند؛ رفتاری که دیدنش خانوادههای دیگر را آزردهخاطر میسازد. چرا که معتقدند سگگردانها بیمحابا سگهای خود را در فضای بوستانها و پیادهراهها رها میکنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچهها و سلامت خانوادهها میشوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را میبیند، میگوید: «متأسفانه عدهای با گرداندن سگهای خود در فضای شهری، بهخصوص بوستانها، موجب انگلپراکنی در شهر میشوند.» بهگفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگگردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگها الزامی برای جمعآوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستانهای شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی اینطور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.
قانونگذار وارد شودبا توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماریهای باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگها به انسان منتقل میشود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگها در معابر شهری و محل زندگی انسانها حق داد و به فکر چارهای برای حل این مشکل بود.
نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عدهای از روی چشموهمچشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده است، علاوه بر این نهتنها چالشهای اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانیهایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدتهاست زنگ خطرش در جوامع شهری بهصدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.
کد خبر 847543 برچسبها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب